وبلاگ فامیل دور

وبلاگی برای احوالات شخصی فامیل دور

وبلاگ فامیل دور

وبلاگی برای احوالات شخصی فامیل دور

وبلاگی برای احوالات شخصی فامیل دور

۲۴
آبان

من یه پرنده رهایم....

 

 

  • فامیل دور
۱۲
مرداد

 


دریافت
مدت زمان: 27 ثانیه

  • فامیل دور
۱۲
خرداد

 


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 27 ثانیه

  • فامیل دور
۰۷
خرداد

سلام

امروز میخوام در مورد یه وبلاگ خوب حرف بزنم که متاسفانه نتونست خوب بمونه... قصه منو وبلاگ خانواده برتر به سالها قبل برمیگرده... فک کنم حداقل 6-7 سالی هست که تو اون وبلاگ نظر میدم و شایدم بیشتر.. دقیقا یادم نیست....

 

چیزی که یادمه این بود که فضا و سوالات اون وبلاگ اصلا این چیزی نبود که الان میبنید... نمیدونم چند نفرتون با اون وبلاگ اشنایی داشتید یا دارید اما چیزی که قبلا بود اغلب سوالات در مورد مسائل و سوالات جنسی و زناشویی و ازدواج بود.. یعنی هرکسی هر سوالی در مورد مسائل جنسی داشت راحت اونجا می پرسید و کاربرا هم تا اونجایی که اطلاع داشتن جواب میدادن.. تعداد کاربرا هم خیلی بالا بود الان هم بعضی سوالای اون موقع که هنوز سانسور و پاک نشده اند رو برید ببنید متوجه میشید که چقد کاربر وجود داشته و اغلب تعداد جوابای همه سولات بالای 100 کامنت بود...

 

متاسفانه یه تایمی وبلاگ سانسور شد و اقای نجفی ترسید و تمام سوالاتی که جنبه زناشویی داشتن رو سانسور و پاک کرد در صورتی که همون سوالات و حتی سوالات ازادتر و کامنت های ازاد تر رو تو سایت هایی مثه نی نی سایت و حتی سایت های مشابه دیگه همین الان راحت پست میشه و خبری از سانسور نیست...

 

بعداون فیلتر شدن و خودسانسوری مسخره ای که اقای نجفی ادمین وبلاگ به صورت خودجوش و اتش به اختیار روی وبلاگ اعمال کردن، مخاطبین و اعضای ثابت وبلاگ به شدت کاهش پیدا کردن و همینطور که خودتون میبنید تعداد کامنت های هر پست به ندرت بالای 20 عدد میره.. در صورتی که قبلا حتی بالای 200 کامنت در هر پست هم داشتیم...

 

من اون زمان تو وبلاگ فعالیت داشتم و واقعا از اون وبلاگ چیز یاد میگرفتم اما الان خیلی وقته که اون وبلاگ چیزی به من اضافه نمیکنه و فقط دلم میخواد اگه چیزی میدونم و یا کمکی میتونم به کاربری بکنم حتی شده در حد یه کامنت ساده برم و نظرم رو بگم و شاید اون کاربری که سوال پرسیده رو بتونم راهنمایی کنم....

 

اما یه چند ماهی میشه که سانسورهای اتش به اختیار اقای نجفی که همه فعالیتش شده سانسور کردن کلماتی مثه همه و بیشتر و اغلب و تبدیل کردنشون به کلمه بعضی دیگه اعصاب خورد کن شده و تو اخرین نظرات بنده دیگه هرجاشو دوست دارن و در راستای منافع خودشونه باقی میزارن و بقیه اش رو سانسور میکنن..

بنابراین تصمیم گرفتم دوتا کامنت اخر خودم رو اینجا بازنشر کنم و اعتراضم رو اینجوری نشون بدم.... ضمنا چیزی که الان داره مملکت رو نابود میکنه افراد اتش به اختیاری مثه همین اقای نجفیه که در همه حوزه های این مملکت دارن سلییقه ای عمل میکنن...

 

اصل کامنت اونجاهای ستاره دار این بود که :

پرونده حجاب اجباری تو ایران برای همیشه بسته شده..

تو قسمت دوم سانسور شده توضیح دادم که این اعتراضات منجر به تغییر سیاسی خاصی نمیشه اما قضیه حجاب اینجوری میشه که دیگه چیزی به اسم حجاب اجباری نخواهیم داشت و حجاب میشه مثه قضیه ماهواره.. یعنی دولت رسما اعلام نمیکنه که دیگه به حجاب کاری نداره اما دیگه از بیحجابی هم نمیتونه جلوگیری کنه دقیقا میشه مثه قضیه ای که با ماهواره پیش اومد یعنی رسما ازاد نیست اما دیگه همه دارن و دولت اون مسخره بازیایی بگیر و ببند و رو پشت بوم رفتن رو گذاشته کنار...

حالا نمیدونم این جملات به کدوم قسمت اقای نجفی و هم پیالگی هاشون فشار اورده که سانسورش کرده....

 

کلا از سانسورهای مسخره اقای نجفی شاکی بودم و بعد این سانسور الکی دیگه نتونستم تحملش کنم و این کامنت زیر رو هم براش فرستادم که جرات نکرد درجش کنه:

 

و تمااااااااااام

  • فامیل دور
۰۲
خرداد

 


دریافت

  • فامیل دور
۲۰
اسفند

سلام دوستان

این مطلبی رو که میخوام امروز بنویسم اصلا به این معنی نیست که احیانا از ازدواج کردن قطع امید کردم.. فقط برای این می نویسم که تو فضای اینترنت برام یادگاری بمونه و سالها بعد بیام و بخونمش.. همین...

تو پست های قبلی به صورت پراکنده مطالبی در مورد خودم نوشته بودم اما الان میخوام اینجا بصورت یکجا همه شون رو بنویسم...

هر پسر و دختری برای ازدواجشون یه سری فانتزیهایی تو ذهنشون دارن که قبل از ازواج و زمانی که مجرد هستن بعضی مواقع بهشون فکر میکنن..

مثلا یه سریا دنبال رمانتیک بازی هستن و میگن اگه ازدواج کنم حتما هر روز برای خانمم یه شاخه گل میخرم یا خانمایی که فانتزیشون اینه که بعد ازدواج برای شوهرشون هر روز لباس خوشگل موشکل بپوشن و خونه رو تاریک کنن و با شمع و برگ گلهای قرمز پر کنن و یه فضای رمانتیک برای همسرشون که خسته از سر کار بر میگرده بوجود بیارن..

این کارا به نظرم خیلی خوب هم هست و باعث نزدیک شدن زن و شوهر به همدیگه میشه...

منم از این کارا خوشم میاد البته میدونم نمیشه هر روز این رمانتیک بازیا رو دراورد اما ماهی چند بار که میشه.. میدونم که وضعیت اقتصادی و مشکلات مردم دیگه رمغی برای انجام این کارا نمیزارن اما نمیشه نسبت به زندگی زناشویی و متاهلی هم بی تفاوت بود چرا که اگه زندگی حالت روتین پیدا کنه به نظرم کم کم خسته کننده میشه و رابطه ای که خسته کننده بشه به مرور زمان رو به پژمردگی میره...

 

به هرحال میخوام چند تا از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری خودم و کارایی رو که دوست دارم برای همسر و بچه ام انجام بدم رو اینجا تو این تاریخ بنویسم تا برای اینده ثبت بشه.. خخخ (حالا انگار چه ادم مهمی هستم من!!!! نادر شاه با اون عظمت رفت و هیشکی ازش یاد نمیکنه چه برسه به من که فقط یه فامیل دورم خخخخخخخ)

 

اولین ویژگیم اینه که ادم شوخ طبعی هستم و اگه تو جمعی باشم معمولا با تیکه هایی که می اندازم باعث شادی میشم این یادگار دوران پشت نیمکت نشینیه مدرسه است یادش بخیر...احتمالا به خاطر همین ویژگیم زن اینده ام همیشه شاد باشه البته اگه خودش دوست داشته باشه مثلا یکی از این دخترایی که رفته بودم دیدنش تو ظاهر نشون میداد که خیلی خوشش اومده و همه اش میخندید و وقتی اون قرارمون تموم شد گفت یکی از بهترین روزای عمرم بود (تقریبا تو اولین دیدار 4 ساعت با هم بودیم!!!) اما بعدا که میخواست نظر منفی بده از این ویژگیم هم ناراضی بود البته تو اولویت 3-4 بود اولین مشکلش پولدار نبودنم بود...

 

دوم اینکه کودک درونم به شدت فعاله و هر از چندگاهی شلوغ بازی درمیارم چه تو خونه و چه تو جمع دوستا و چه حتی سر کار.. مثلا بعضی وقتا تو محل کار میرم رو میز همکارای دیگم رو بهم میریزم مثلا خودکاراشون رو میریزم رو میزشون و در میرم یا اینکه یه سری برچسب اموال تو کشوم قایم کردم و رو همه وسایل همکارام می چسبونم.. روی موبایل و حتی جاسوییچی اکثر همکارام برچسب اموال زده بودم (برای اونایی که اشنایی با برچسب اموال ندارم باید بگم که این برچسب ها رو با برچسب های معمولی فرق دارن و به راحتی کنده نمیشن) یعنی دهن همکارام سرویس میشه تا بخوان برچسبها رو از رو اموالشون بکنن...

یا مثلا وقتی میخوام  یه صندلی رو از این ور شرکت به اون ور شرکت ببرم روش سوار میشم و مثه اسکیت هولش میدم و تا اون ور میرم... 

یا تو شرکت با سوت اهنگ میزنم اهنگ انقلابی و اهنگ ترانه هایی رو که دوست دارم...

یا تو شرکت قبلی که بودم با دخترا تو شرکت فوتبال بازی میکردیم. شرکتمون بزرگ بود میشد در واحد خودمون رو ببندیم به همین خاطر بعضی روزا تو واجد خودمون فوتبال بازی میکردیم.. یادش بخیر...

یا مثلا شرکتمون کلی پول داده و روانشناس اورده و کلی تست انلاین طراحی کرده بودن که همه کارمندا برن پاسخ بدن من دیدم همه مثه خر تو گل موندن اما من تو 20 ثانیه همه اش رو جواب دادم اگه گفتید چجوری؟؟ آفرین همه رو بدون اینکه بخونم الکی میزدم خخخخخ فک کنم روانشناسه وقتی جوابای تست منو دیده دود از کله اش بلند شده خخخخخخ

 

 

سوم اینکه به شدت اهل ورزش هستم.. از فوتبال گرفته تا کوهنوردی و دوچرخه سواری و شطرنج و پینگ پنگ... و اگه همسرم اهل ورزش باشه مطمئم بهش با من خوش میگذره....

یه سری فانتزیام هم در طیف ویژگی های دو سه هست و مثلا دوست دارم با همسر اینده ام تو خونه فوتبال بازی کنیم .. من استقلالی هستم و اون مثلا پرسپولیسی باشه و هی ببرمش و بزنم دهنشو سرویس کنم و وقتی داشت گریه میکرد بهش بخندم خخخخخ

یا مثلا تو خونه با بالشت دنبالش کنم و بزنم تو سر و کله اش و بازم دهنش سرویس شه خخخخ

یا مثلا بگم بدو و بپر بغلم وقتی  پرید  جاخالی بدم بخوره زمین و دهنش سرویس شه.. و وقتی خورد زمین و داشت گریه میکرد بگیرمش یه عالمه بوسش کنم و زمین رو بزنم که عشقم رو زد و اگه بازم داشت گریه میکرد تو نافش پوف کنم تا بخنده .........

 

چهارم اینکه سلیقه ام تو لباس خریدن خیلی خوبه ... به حدی که دخترای شرکت قبلی مون همه اش بهم حسودی میکردن و میگفتن این لباسایی که میخری سلیقه خودت نیست و حتما یه دختری برات اینارومیخره.. تقریبا هرکی منو میشناسه بهم گفته ک این لباسارو از کجا میخری یا در مورد لباس خریدن ازم نظر میپرسن... اینم داخل پرانتز بگم که پول زیادی خرچ لباس و کفش میکنم اما همونقدر که لباس خوب رو میشناسم از قیمت هم سردرمیارم و با قیمت مناسب لباس خوب میخرم..

تقریبا 30 تا کفش دارم و دوتا کمد لباس و پیراهن.. همه شونم مارک دار هستن اصلا جنس ایرانی نمیخرم... ده بیستا پیراهن چهارخونه دارم فقط...

بعضی مواقع از یه لباس چندتا و چند رنگ مختلفش رو میخرم.. مثلا از یه شلوار سه رنگ مختلفش رو خریدم از کفش همینطور  ..

و از الان هم یه سری لباسامو گوشه کمدم نگه داشتم برای زن اینده ام.. بعضی مواقع کفش یا لباس زنونه که میبینم که خوشگله و قیمتش مناسبه دوست دارم بخرمش اما چون نمیدونم همسر جان چه سایزی هستن بر خودم غلبه میکنم خخخخ

 

پنجم اینکه سلیقه خوبی تو موسیقی و فیلم دارم و تقریبا تمام فیلمهای معروف و غیر معروف رو دیدم و هنوزم دارم میبنیم در مورد اهنگ هم هر هفته تمام اهنگ هایی رو ک منتشر میشن از دو تا سایت معروف دانلود میکنم و بعدش خودم سلکشن میکنم... قبلا که ماشین داشتم رو ماشینم سیستم حرفه ای داشتم و گوش میدادم الان ماشینم رو فروختم اما سیستم رو هنوز دارم و ماشین بخرم دوباره راهش می اندازم.. سیستمم جوریه که وقتی صداش رو میزاشتم رو متوسط آژیر کل ماشینایی که تو خیابون پارک بود به صدا در میومد...

عاشق بارون هستم  و یه سلکشن از اهنگ هایی که درباره بارون خونده شده درست کردم .. این کار چند سال طول کشیده و هنوزم دارم بهش اضافه میکنم تا الان نزدیک 250 تا اهنگ درباره بارون جمع کردم اگه همسرجان هم مثه من عاشق بارون باشن دیگه تو شبای بارونی تا خود صبح رانندگی میکنم و با صدای بلند ترانه های بارونی گوش میکنیم... خودم بعضی وقتا شبای بارونی میرفتم و گوش میدادم ولی حیف الان نه ماشینش رو دارم نه همسرش رو (شکلک گریه لدفا)

البته اینم بگم رو این سلکشن بارونی خیلی حساس هستم و سه جای مختلف سیوش کردم و اصلا یه هیچ کس هم نمیدمش..

 

خلاصه اینکه این همه استعداد دارم اما یه همسر و پسری ندارم که اینا رو بهشون یاد بدم و بهشون عشق بورزم و به پسرم فوتبال و کوهنوردی یاد بدم ( پدرم ورزشکار بودن و مقام اولی تو استان داشتن روی دستاش راه میرفت.. ایشون هم فوتبال و پینگ پنگ و والیبال و شطرنج و پاسور و غیره رو بلد بودن و هستن و منم به ایشون رفتم)

چرا من پسر ندارم که اینارو بهش یاد بدم...

بعضی مواقع کفش کوچولو یا لباس کوچولو خوشگل نایک یا ادیداس میبنیم دلم غش میره که اونو یه روزی برای بچه ام بخرم...یا برای همسرم بخرم...

یا این دیوونه بازیامو بهشون یاد بدم و هی سورپرایزشون کنم و بخندونمشون......

 

 

 

  • فامیل دور
۲۹
بهمن

 


 

  • فامیل دور
۰۴
بهمن

سلام به همگی

ماه رجب رو به همگی تبریک میگم.. ماه رمضون هم از رگ گردن بهمون نزدیکتره خخخخ

در بین امتحانات ارشدم گفتم بیام اینجا و بگم که همه برنامه ها و سایت های معرفی رو گذاشتم کنار. چونکه هیچکدومش به درد من نخورد.. این برنامه ها لااقل برای من خیلی فایده ای نداشت و اون کسی رو که میخواستم پیدا نکردم.. از این حدود 100 نفری که برنامه ها و سایت های مختلف بهم معرفی کردن تعداد دخترایی که مورد پسندم بود کمتر از 10 تا بود..

همونطور که قبلا گفتم اغلب دخترایی که معرفی میکردن یکی از دو معیار مهم من یعنی ظاهر و حجاب رو نداشتن متاسفانه.. به همین خاطر دیگه بیخیالبشون شدم...

یه نکته منفی که این برنامه ها و این واسطه های ازدواج دارن اینه که اکثر دختر و پسرایی که کارشون به معرف و این برنامه ها میکشه دارای یه ضعفی هستن حالا یا سنشون بالاست مثه خود من یا ظاهرشون معمولی و رو به پایینه یا سطح خانوادگی و اقتصادیشون..

همونطور که میشه حدس زد دختری که ظاهرش بالاتر از متوسط باشه کارش به این واسطه ها نمیفته و تو همون در و همسایه و فامیل و دانشگاه ازدواج میکنه..

به همین خاطر و بخاطر تجربه ای که تو این دوسال به دست اوردم دیگه بیخیال همه شون شدم و همه برنامه ها رو پاک کردم..

نمیدونم اخرش چی میشه و اینکه ازدواج میکنم یا نه ولی اگه خبری شد حتما میام و تو همین وبلاگم میگم...

به هرحال تو این ماه عزیز برای همه دوستان ارزوهای خوب میکنم...

 

 

  • فامیل دور
۱۶
آذر

 

 

  • فامیل دور
۱۷
آبان

 

 

  • فامیل دور